
مطلب: عبادت به جز خدمت خلق نیست..
فردی بود که همسایه ای کافر داشت.
هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر را لعن و نفرین می کرد :
خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر و مرگش را نزدیک کن (طوری که مرد کافر می شنید)
…
زمان گذشت و آن فرد بیمار شد.
دیگر نمی توانست غذا درست کند ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع درخانه اش حاضرمی شد.
او سر نماز می گفت خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی وغذای من را در خانه ام حاضر و ظاهر می کنی و لعنت بر آن کافر خدانشناس … !
روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد، دید این همسایه کافرِاست که غذا برایش می آورد.
از آن شب به بعد، سر نماز می گفت :
خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد.
من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی!
كودكي كه لنگه كفشش را امواج از او گرفته بود ، روي ساحل نوشت :” دريا دزد است “
مردي كه از دريا ماهي گرفته بود ، روي ساحل نوشت : “دريا سخاوتمندترين سفره ي هستي است ” موج دريا آمد و جملات را با خود محو كرد و اين پيام را به جا گذاشت : ” برداشت ديگران در مورد خود را در وسعت خويش حل كنيم “
آگاهی، چراغ راه توسعه و تعالیست..
0 دیدگاه