
مطلب : پرواز به ناکجا آباد! ….
پرواز به ناکجا آباد! ..
یادداشت هفتگی هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت
پیتر دراکر که از چهرههای تاثیر گذار دنیای مدیریت است باور داشت که مشکلات مدیریت به مشکلات مردم تبدیل می شود.
تصور کنید سوار هواپیمایی می شوید که در انتخاب خلبان آن هیچ نقشی نداشته اید و فقط به شرکت هواپیمایی اعتماد کرده اید.
زمانی که هواپیما از زمین بلند می شود ارزشمند ترین دارایی زندگی تان که جانتان است در گرو عملکرد و کار خلبان و کادر پروازی خواهد بود.
هر نوع سوء مدیریت در عملکرد چه توسط تیم پشتیبان پرواز و چه توسط تیم ناوبری تاثیر مستقیمی بر سلامتی و حتی زندگی شما خواهد گذاشت.
حالا هواپیمایی را تصور کنید که مدتهاست توسط خلبان از زمین بلند شده و به دلیل عبور از مسیرهای نامناسب مدام دچار لرزش های شدید میشود و در بالای ابرها سرگردان است.
مدتهاست به هیچ مقصدی نرسیده و بدلیل لجاجت، خلبان ارتباطش را هم با برج مراقبت قطع کرده و خودش سعی در پیدا کردن مقصد دارد!
بسیاری از مسافرین این پرواز بعد از بلند شدن هواپیما و در حین پرواز به دنیا آمده اند و حتی در انتخاب شرکت هواپیمایی هم سهمی نداشته اند!
اگر فرد یا افرادی درین شرایط اعتراض هم بکنند توسط عوامل کادر پرواز که مستقیما از خلبان دستور می گیرند به بیرون هواپیما پرتاب می شوند و یا در بهترین حالت مجبور به سکوت و خفقان می شوند!
این حال و هوای این روزهای همه ی ماست.
سوار بر پروازی هستیم که نمی دانیم به مقصد خواهد رسید یا نه!
درد جایی بیشتر میشود که میفهمیم خلبان و بستگان نزدیکش که درین پرواز هستند همگی دارای چتر نجات هستند.
نکته جالب اینجاست که به خدمه پرواز و افرادی که مستقیما از خلبان دستور می گیرند، وعده ی چتر نجات داده شده! آنهم در صورت خوش خدمتی و بگیر و ببند مسافرین معترض!
هر بار که هواپیما دچار لرزش و تکانهای شدید می شود همه مرگ را جلوی چشمشان می بینند و … یکبار یکی از مسافران حرف جالبی میزد. میگفت یکبار مردن بهتر از هر روز مردن است.
مردن برای هر موجود زنده اتفاقیست که فقط یکبار باید بیفتد نه اینکه هر روز طعمش را بچشد و آن را مزه مزه کند!
پ ن ؛ ازینکه این هفته تلخ نوشتم عذر خواهم.
هر چه کردم قلمم سمت و سوی دیگری نرفت!
روح مسافرینی که دیگر در بین ما نیستند گرامی!
آنها زودتر از ما به مقصد انسانیت و آزادگی رسیدند.
ارادتمند و با آرزوی حال و احوالی بهتر
0 دیدگاه