11
اردیبهشت

مطلب: برای تمام مادران سرزمینم..

بزرگ شديم … و فهميديم كه دارو آبميوه نبود ..
بزرگ شديم … و فهميديم بابا بزرگ ديگر هيچگاه باز نخواهد گشت همانطور كه مادر گفته بود ..
بزرگ شديم … و فهميديم چيزهايي ترسناك تر از تاريكي هم هست …
بزرگ شديم … به اندازه اي كه فهميديم پشت هرخنده مادرم هزار گريه بود ..
بزرگ شديم … ويافتيم كه مشكلاتمان ديگر با يك شكلات،يك لباس يا كيف حل نمي شود …
و اينكه والديمان ديگر دستهايمان را براي عبور از جاده نخواهند گرفت ، و يا حتي براي عبور از هیچیک از پيج و خم هاي زندگي …
بزرگ شديم … و فهميديم كه اين تنها ما نبوديم كه بزرگ شديم،بلكه والدين ما هم پیر شده اند ، و چيزي نمانده كه بروند و يا هم اكنون رفته اند …
خيلي بزرگ شديم …
وفهميديم سخت گيري مادرم عشقش بود،
وغضبش عشق بود و تنبيه اش عشق بود
عجب دنيايي است ، و عجيب تر از دنيا عمر ما و فرصت هایی است که میروند
معذرت ميخواهم  فيثاغورس،
مادر من سخت ترين معادلات است!
معذرت ميخواهم نيوتن،
راز جاذبه, مادر من است!

و شما انیشتین، من با عشق مادرم است که به قانون بقا می رسم..