13
اردیبهشت

مطلب: دیالوگ ماندگار 3

پسرعمه: آقاي مجري واسم دوچرخه ميخري؟
مجري: اگه تو خونه شيطوني نکني،به حرف من گوش کني،زياد با کامپيوتر بازي نکني،روزي 3بار مسواک بزني،معدلت هم بيست شه واست دوچرخه ميخرم!
پسرعمه: خسته نباشي! ميخواي تحريمها رو هم ور دارم؟ اين کارارو تو هر خونواده ديگه اي بکنم واسم آپولو 11 ميخرن!
مجري: بچه هاي ديگه همه اين کارارو ميکنن…تازه جايزه هم نميخوان
پسرعمه: من از بچگي دوس داشتم اين “بچه هاي ديگه” رو ببينم! ما که هرکي رو ديديم عين خودمون بود.
مجري: خب چيکار ميکني؟ کارايي که گفتمو ميکني که واست دوچرخه بخرم؟
پسرعمه: معدلم بايد بيست شه؟ اين که دست من نيست!
مجري: پس دست کيه؟
پسرعمه: اوني که ازش تقلب ميزنم!
مجري: تو تقلب ميزني!؟ ميدوني اينجوري نمره هايي که ميگيري مال تو نيس؟
پسرعمه: من که هربار نمره م 5-6 ميشه ميگم اين نمره مال من نيست،شما باور نميکني!