16
اردیبهشت

مطلب: صد فرمان مديريتي از نهج البلاغه

 1- مدير قبل از ديگران بايد به اصلاح خويش بپردازد.
2-امور و كارها در گرو نتايج خود هستند.
3-پشتكار و جديت در كار موجب پوشاندن عيبها مي شود.
4- شخصيت آدمي از خلال كارش متجلي مي شود.
5-در كار ناگزير بايد از كتمان و رازداري كمك جست.
6-در درگيريها و اختلافها ، مدير بايد خود را مقصر بداند.
7- طمع ، شكايت بردن به مردم و بدون توجه لب به سخن گشودن از عوامل ضعف مدير است.
8- بايد در پي به دست آوردن دوستان و ماندگاري بر دوستي و تباه نساختن آن بود.
9- آرزوي دروغين كه مايه فريب انسان مي گردد ، خيال را لباس واقعيت مي پوشاند.
10- غنيمت شمردن فرصت ، اساس موفقيت در هر كاري است.
11-  آدمي به زبانش شناخته مي شود.
12- ارزش آدمي از خلال مهارتها و شايستگيهاي او نمايان مي شود.
13-راي سنجيده از تلاش نافرجام بهتر است.
14-كوتاهي در عمل موجب غم و اندوه مي گردد.
15- آدمي بايد توانمنديها و شايستگيهاي خود را بشناسد.
16- صبر و شكيبائي يكي از اركان موفقيت است.
17- استبداد راه شكست است.
18-هدف وسيله را توجيه نمي كند.
19- سعه صدر، نشانه موفقيت مدير است.
20- بهترين راه، بستن راههاي بدي و گشودن راه نيكوكاران است.
21- نمي تواني بدي را از محيط خود دور كني مگر اين كه آن را در خودت از بين ببري.
22- كوتاهي در كارها موجب پشيماني و حسرت است.
23- حق بايد معيار در هر كاري باشد.
24- بايد برنامه روزانه اي داشت كه در بردارنده ساعاتي براي استراحت و بيرون كردن غم و اندوه از دل باشد.
25- نرمي و مدارا، راه كسب محبت ديگران است.
26- آدمي در شرايط سخت ، شناخته خواهد شد.
27- اختلاف بين مسئولان موجب از بين رفتن تصميمها مي گردد.
28- صفات رهبر عبارت است : هيبت ، انصاف ، بخشش بر ديگران و تواضع .
29- بايد با نفست مبارزه كني تا به كار مناسب و در خور برسي .
30- با پديدار شدن ظلم، مدير عزل مي شود.
31- معيار كارها به ماندگاري آنهاست نه كثرت آنها .
32- كارها را به موقع خودش انجام ده ، نه زودتر و نه ديرتر .
33- مشورت كردن ، الزام آور نيست.
34- خوشرويي و شادابي موجب راه يافتن به قلب ديگران مي شود.
35- خواندن بايد مقرون به عمل باشد.
36- در هنگام مدح و ذم متعادل باش.
37- اطاعت نكردن از مافوق ، ظلم است و تكبر بر زيردستان هم ظلم.
38- معيار اطاعت ، مسئوليت پذيري است.
39- كارها بايد مطابق اصول علمي صورت گيرد.
40- معيار رهبري ، پاسخگويي به نيازهاي مردم است.
41- هنگام سخن گفتن ، سخنت بايد از سرآگاهي باشد و گرنه سكوت بهتر است.
42- ضرورتي ندارد كه همه اهدافت در يك زمان تحقق يابد.
43- روز را بايد به سه بخش تقسيم كرد : ساعاتي براي عبادت ، ساعاتي براي كار و ساعاتي براي استراحت .
44- زشتيهاي دنيا را مي توان با زهد ورزيدن نسبت به دنيا كشف نمود.
45- همه چيز را براي خود مخواه .
46- شرايط زندگي يكسان نيست.
47- بردباري، عيبهاي آدمي را مي پوشاند.
48- فرمانده در ميدان شناخته مي شود.
49- هرگاه در كسي صفتي نيكو يافت شد، بايد منتظر صفات خوب ديگر بود.
50- مدير بايد در امور ضروري مربوط به كارش ، از فقه آگاه باشد.
51- با كاستن شوخي ، احترام مي بيني .
52- قناعت ، سرمايه افزوده است.
53- با تسامح و ارج گذاري به امور، مدير مي تواند با سخت ترين مشكلات مواجه شود.
54- مدير بايد خود را فردي عادي فرض كند. آن گاه بپرسد از يك مدير چه انتظاري دارد اگر از زيردستان او باشد. هر آنچه را كه انتظار داري، ديگران از تو انتظار دارند.
55- نسبت به راي مردم در باره افراد غافل مباش، كسي كه مردم او را صالح مي شناسند، پس صالح است.
56- مردم برادران تو هستند، پس بايد به چشم برادري به آنها بنگري .
57- سلسله مراتب اداري بايد رعايت شود.
58- حق و عدل ، معيار و رضايت مردم ، هدف است.
59- در پي كشف عيبهاي زيردستان نبايد بود.
60- راه سخن چينان را در فتنه ها ببند.
61- با بخيل و ترسو و حريص نبايد مشورت كرد.
62- اجازه مدح و ثنا در كاري كه مدير انجام نداده است، نبايد داده شود.
63- نيكوكار و بدكار نبايد مساوي باشند.
64- قانون يا طرح پيشين را نبايد لغو نمود.
65- تشكيل هيات مشاوران با تركيبي از متخصصان و افراد با تجربه ضروري است.
66- شرايط به كارگيري افراد : داراي گوهري نيك ، از خاندان پارسا ، داراي سابقه نيكو ، دليران و رزم آوران و بخشندگان و جوانمردان
67- مدير بايد همچون پدري باشد و بر كاركنان همچون پدر نظارت نمايد.
68- نگاه به كاركنان بايد از سر عدالت و انصاف باشد.
69- آگاهي از امنيت شغلي از امور ضروري مديريت است.
70- سلسله مراتب اداري بايد بر آزمايش و امتحان افراد مبتني باشد.
71- رعايت ضوابط نه روابط .
72- نيازهاي حياتي كارمند، ميزان حقوق او را تعيين مي كند.
73- گماردن بازرسان مخفي بر كاركنان لازم است.
74- طمع مديران موجب فقر ديگران مي شود.
75- بيش از آنچه كه گرفته مي شود، بايد بخشيده شود.
76- مدير نبايد فريب ظواهر را بخورد.
77- از وظايف مدير آن است كه جلسه عمومي تشكيل دهد تا كاركنان با آزادي كامل حرفهاي خود را بزنند.
78- برخي از كارها را مدير خود بايد انجام دهد.
79- كار امروز را به فردا ميفكن.
80- مدير براي تقويت اراده بايد ساعتي از وقت خود را به عبادت بپردازد.
81- اشراف مستمر ناشي از احاطه كامل است و اين يكي از ضرورتهاي مديريت مي باشد.
82- در موقعيتهاي پيچيده، مدير بايد دور انديش باشد.
83- خود بيني و اعتماد به نفس كاذب و علاقه مندي به مدح و ثنا موجب از هم پاشيدگي نظام مديريتي مي گردد.
84- نيكي كردن به ديگران بدون منت گذاري.
85- براي هر كس كاري مناسب و مطابق با توانمنديهاي او در نظر گرفته شود.
86- هر كاري را در جاي خود انجام ده.
87- بايد به مديران مسئوليت به كارگيري افراد را داد.
88- هنگام خشم و عصبانيت تصميم مگير .
89- هر عقوبتي بايد بعد از يادآوري معاد باشد.
 90- مدير هم بايد الگويي نيكو از يك مدير موفق داشته باشد.
91- همه كاركنان را يكسان نگريستن .
92- مطابقت درون با بيرون.
93- دادن حق ديگران قبل از گرفتن حق خود.
94- نيكي به انسانهاي فتنه جو ، علاج آن است.
95- نسبت به متمردان و قانون شكنان بايد سياست نرمي و زشتي را با هم به كار بست.
96- پاداش مدير بايد به قدر ضرورت باشد.
97- تواضع ويژگي مديران است.
98- از لغزش و خطاهاي جوانمردان درگذريد.
99- به بخشش عادت كردن هر چند كه كم باشد.
100- ياري جستن و توكل بر خدا راز موفقيت مي باشد.
از كتاب :   مديريت و نظام اداري از ديدگاه امام علي (ع)