
16
اردیبهشت
مطلب: نقش آموزش نیروی انسانی در رشد و توسعه شرکت ها و سازمان ها
در جهان امروز عامل انساني به محوري ترين عامل توسعه كشورها تبديل شده است. فناوري هاي نوين و شتاب تحولات و تغييرات، نياز به نيروي انساني متخصص و شايسته را بيش از پيش كرده است. اين امر، بنگاه ها، سازمان ها و دولت ها را به سوي نظام و سيستمي شايسته سالار رهنمون مي كند.
بقا و ماندگاری در عرصه رقابت چه در بخش های خدماتی و چه در بخش های تولیدی از آن شرکت هایی است که مدیرانشان جهانی می اندیشند ومنطقه ای عمل می کنند واین جز به مدد توجه ویژه به نقش مدیریت دانش وجایگاه استراتژیک آموزش سرمایه های انسانی محقق نخواهد شد.
چرا که برای انجام کارهای بزرگ به انسانهای بزرگ و توانمند نیاز داریم.
سازمانهایی که برای دانایی افراد سرمایه گذاری می کنند میوه کارایی را می چشند و سازمانهایی که برای دانایی افراد برنامه ریزی و سرمایه گذاری نکنند چندین برابر بیشتر هزینه خطا واشتباه افراد خود را پرداخت خواهند کرد چرا که نیروی انسانی تنها منبع وسرمایه ای است که به سمت اهداف و چشم اندازهای از پیش تعیین شده حرکت می کند و سایر منابع را هم به سمت اهداف سازمانی سوق می دهد.
با نگاهی به رویکرد شرکت های مطرح در کلاس جهانی در می یابیم که اهمیت این مهم به حدی است که به عنوان مثال برندهایی نظیر مک دونالد،تویوتا،نیسان،سامسونگ و .. دانشگاه و مرکز آموزش تخصصی برای پرسنل خود ایجاد کرده اند. برنامه ریزی آموزشی برای سرمایه های انسانی باید به گونه ای باشد که سطوح مختلف تغییر در رفتار و نحوه عملکرد نیروی انسانی را منجر شود. در سطح اول، آموزش منجر به تغییر دانش و تغییر آن بصورت فردی می گردد. در صورت تداوم و مدیریت صحیح سطح دوم تغییر، یعنی تغییر نگرش اتفاق خواهد افتاد و این تغییر نگرش فردی به تغغیر رفتار فردی می انجامد که به عنوان محصول خروجی سیستم عملکردی هر فرد محسوب میگردد.در آخرین مرحله و چهارمین سطح تغییر، جهت و رفتار فردی را می بایست به سمت تغییر رفتار گروهی سوق داد.
نوع رفتار و عملکرد گروهی افراد در هر سازمان، به نوعی معرف فرهنگ و هویت آن سازمان می باشد.. سطح چهارم همان سطحی است که تفاوت در دانش، تعهد، بروز خلاقیت، میزان خود کنترلی و .. پرسنل هر شرکت با شرکت دیگر را از هم نشان میدهد. تفاوت عمده در موفقیت و یا عدم موفقیت شرکت هایی نظیر تویوتا و یا ایران خودرو وسایپا از همین جا بروز می نماید. در این خصوص یکی از مدیران موفق در کلاس جهانی به اهمیت این موضوع اینگونه اشاره می کند که ” تمام دارائی های من را بگیرید، اما همه ی افراد سازمان را در اختیار من قرار دهید. در عرض 5 سال خواهید دید که تمامی این دارائی ها را به شما باز خواهم گردانید.”
باید توجه داشت که افراد تا زمانی که نتوانند از دانش خود به طور آنی و به راحتی پس از بروز یک مساله و مشکل در فرایند کاری خود استفاده کنند، هنوز به حوزه ی دانش ورود پیدا نکرده اند. عدم توجه به این امر تله ای است که در بسیاری از موارد مدیران ارشد سازمانها گرفتار آن می شوند. یعنی صرف برگزاری یک دوره آموزشی انتظار وقوع معجزه از زیر دستان خود را دارند غافل از اینکه سرمایه گذاری در حوزه دانش نیروی انسانی به منزله کاشت نهالی است که چند سالی نیاز به مراقبت و پرورش دارد تا به بار بنشیند. و این درخت اگر بار دانش به خود بگیرد، سازمان می تواند میوه و محصولات آن را در قالب خلاقیت و نو آوری و وجود تعهد همه جانبه نسبت به رضایتمندی مشتریان شاهد بوده و در عرصه رقابت چالشهای پیش رو را به بهترین نحو پشت سر گذاشته و تهدیدها را به فرصت تبدیل نماید.
به گفته ماری کی اَش :”مدیران باید باغبان بذرهای در حال رشد و پیشرفت باشند.”
در پایان امیدوارم بتوانم در خلال دوره های آموزشی، همانگونه که تا کنون نیز بر همین راه بوده ام، تجربیات و داشته های خود را به منظور ارتقاء دانش و مهارتهای هموطنانی که چرخ های صنعت کشور عزیزمان ایران را با عشق به گردش در می آورند، انتقال داده و با استعانت از خداوند بخشنده،شعار ما با هم بهترین را میسازیم را محقق نماییم.. ان شاء ا..
هاشم راعی
0 دیدگاه