5 اصل مهمی که مدیران بزرگ باید بدانند
17
اردیبهشت

مطلب : 5 اصل مهمی که مدیران بزرگ باید بدانند

5 اصل مهمی که مدیران بزرگ باید بدانند

یادداشت هفتگی هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت

اصل شماره 1: کارکرد مدیریت

در حالیکه اکثر مدیران، کار خود را فقط نظارت بر امور میدانند ، باید دانست این دیدگاه امروزه غلط و خام است.
“مدیریت، رشته ای است که شامل مجموعه ای از پنج کارکرد عمومی است: برنامه ریزی، سازماندهی، امور کارکنان، رهبری و کنترل.
درک درست از هر یک از این کارکردها به مدیران در تمرکز و تلاش برای حصول نتایج بهتر کمک می کند.

نگاهی کوتاه بر 5 کارکرد مدیریت:

برنامه ریزی: برنامه ریزی در نقش یک مدیر شامل فرایند انتخاب اهداف و اقدامات مناسب برای پیگیری و تعیین استراتژی های مورد نیاز برای دستیابی به اهداف مورد نظر است.
سازماندهی: این کارکرد، برقراری روابط کاری بین کارکنان برای حصول به اهداف سازمانی را تعریف می کند.
رهبری: این کارکرد شامل ایجاد بستری برای بیان دیدگاهها، الهام گرفتن از ایده ها و تقویت انگیزش افراد با استفاده از مهارتهای ارتباطی موثر تعریف شده است.
کارکنان: که به استخدام و انتخاب کارمندان برای موقعیت های مختلف شغلی در شرکت ها و ادارات اشاره دارد.
کنترل: مدیر باید بدرستی اهداف خود را ارزیابی کند و اقدامات لازم را برای بهبود عملکرد انجام دهد.

 اصل 2: ​​انواع و نقش مدیران در سازمان

ساختار سازمانی در هر کسب و کاری مهم است و هر سازمان دارای ساختاری است. بدون توجه به عنوان سازماني خاص، همه سازمان ها دارای مديران خط مقدم، ميانی و بالایی  هستند. بالاترین فرد در تیم مدیریت، مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره است.
برای بهتر دیدن این ساختار، یک هرم را تجسم کنید. هر چه بیشتر به سمت بالای هرم حرکت کنید، مدیران کمتری وجود دارند.تمام نقش های مدیریتی دارای وظایف و کارکرد خاص خود هستند.
هنری مینتزبرگ“، محقق مدیریتی، در مدلی سه نوع وظیفه را که همه مدیران بازی می کنند را شامل: مدیران تصمیم گیرنده، مدیران بین فردی و مدیران اطلاعاتی توصیف می کند.
در نقش تصمیم گیری، مدیران به عنوان تخصیص دهنده منابع یا مذاکره کننده انجام وظیفه می کنند.
مدیران بین فردی می توانند نقش رهبری و ارتباطات داشته باشند.

در نقش اطلاعاتی نیز یک مدیر بر امور نظارت می کند ، پاسخگوست و اطلاعات را به اشتراک میگذارد.

اصل 3: مدیریت موثر منابع سازمانی
یکی از اجزای مهم در عملی ساختن برنامه های استراتژیک یک سازمان، اختصاص منابع است که بیشترین تأثیر را دارد. دکتر ری پاورز (2015) ، دانشیار دانشکده تجارت فوربس می گوید: ” تخصیص منابع، مهمترین کاری است که مدیران انجام می دهند. من منابع را به عنوان مردم، زمان، پول و دارایی تعریف می کنم و البته تعریف اساسی یک پروژه عبارتست از یک هدف و زمان شروع و پایان آن.

اصل شماره 4: درک و کاربرد هوش هیجانی

مدیران کارآمد، همواره شرایط و موقعیت فرهنگی را درک می کنند. در این راستا هوش هیجانی در چهار بعد شامل داشتن آگاهی از خود، آگاهی اجتماعی، خودآموزی و داشتن مهارت های اجتماعی است. همه این ویژگی ها مهم هستند. موجب ارتباطات موثر می شوند و عملکرد مدیریت را قوی تر و موثرتر می کنند.
اصل 5: دانستن اصول کسب و کار 

یک باور رایج در مدیریت این است که یک مدیر توانمند می تواند هر کسب و کاری را مدیریت کند. البته این نکته فقط تا حدی درست است چرا که گرچه اکثر مدیران عموما متخصص هستند؛ اما مدیران بسیار موفق و کارآمد، با نقش های تخصصی شروع کرده اند.
این مدیران ، هم دانش خوبی از کسب و کار (تجربه) و هم دانش کاملی از اصول مديريت دارند.

نتیجه گیری
به یاد داشته باشید، به عنوان یک مدیر، برای رضایت و موفقیت شغلی باید به دیدگاه ، مأموریت، استراتژی، رهبری، سیستم، ساختار و فرهنگ سازمانتان نزدیک شوید. در تمام اموری که انجام میدهید ، عادلانه و صادقانه رفتار کنید، اخلاق و ارزشهای اصلی سازمان را اولویت خود قرار دهید، بحث و گفتگو کنید و در نهایت بهترین کار را برای تیم، سازمان و مشتریان خود انجام دهید.

یک مدیر موفق برای به دست آوردن نتایج بهتر در سازمان خود باید با مردم ارتباط مثبت داشته باشد و اعتماد آنها را جلب کند.

منبع : ashford
ترجمه : سرکار خانم زهره عابدینی کارشناس ارشد روانشناسی

 هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت