داستانک: ما همه آفتاب گردانیم
گل آفتابگردان رو به نور ميچرخد و آدمي رو به خدا. ما همه آفتابگردانيم. اگر آفتابگردان به خاك خيره شود و به تيرگي، ديگر آفتابگردان نيست. آفتابگردان كاشف معدن صبح است...
گل آفتابگردان رو به نور ميچرخد و آدمي رو به خدا. ما همه آفتابگردانيم. اگر آفتابگردان به خاك خيره شود و به تيرگي، ديگر آفتابگردان نيست. آفتابگردان كاشف معدن صبح است...
چشمانش پر بود از نگرانی و ترس ، لبانش می لرزید ، گیسوانش آشفته بود و خودش آشفته تر – سلام کوچولو … مامانت کجاست ؟ نگاهش که گره...
استادى از شاگردانش پرسيد: چرا ما وقتى عصبانى هستيم داد ميزنيم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگين هستند صدايشان را بلند ميکنند و سر هم داد ميکشند؟.. شاگردان فکرى کردند...
یک کرگدن جوان، تنهایی توی جنگل می رفت. دم جنبانکی که همان اطراف پرواز میکرد، او را دید و از او پرسید که چرا تنهاست. کرگدن گفت: همه کرگدن...
راستی؛ هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده؟ تموم روز رو کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که از زندگی خیری ندیدیم...
روزی حکیمی در میان کشتزارها قدم میزد که با مرد جوان غمگینی روبهرو شد. حکیم گفت: «حیف است در چنین روز زیبایی غمگین باشی.» مرد جوان نگاهی به دور...
چند وقت با همسر و فرزندم رفته بودیم رستوران. افراد زیادی اونجا نبودن، سه نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یک پیرزن و پیرمرد که...
شما به چه کسانی می گویید موفق؟ آیا به معیاری برای موفقیت دست یافته اید؟ چیزی که بتوانید خود را با آن سنجیده و الگویی برای بهتر شدن شخصیت و...
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است… خوشحال باش .. و لبخند بزن...
در کل زندگی دو روز است که نباید نگرانش بود؛ دو روزی که آدمی باید خودش را از ترس و تشویش دور نگه دارد. یکی از این دو روز...
آخرین دیدگاه ها