
مطلب : سناریو فراری دادن مغزها
سناریو فراری دادن مغزها
یادداشت هفتگی هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت
پدیده فرار مغزها و فراری دادن مغزها، فقط در یک کشور اتفاق نمی افتد . ممکن است در یک شهر ، محله و یا حتی شرکت هم مصداق داشته باشد .
مغزها به سه دلیل می روند ، یا توسط بی مغزها آزار می بینند (فراری داده می شوند) و یا برای رسیدن به محیطی پویاتر برای رشد از سیستم قبلی خود جدا می شوند ( فرار مغزها ) و یا بصورت هدفمند مغزها هدایت میشوند تا بعد از رشد و بلوغ بیشتر در یک محیط پویاتر به سیستم اصلی خود برگردند . در حالت اول و دوم سیستم می ماند و فقدان تفکر خلاق و دارای مهارتهای ارزشمند ، حل مساله و تصمیم گیری و …
و اینجاست که چرخه ی هم افزای تنزل و سقوط شکل می گیرد . یعنی هر چه عرصه بر اصحاب اندیشه تنگ تر شود و یا زمینه لازم برای رشدشان فراهم نشود، سیستم روز به روز از درون تهی و تهی تر خواهد شد . تا جایی که مدام به مسائل جدید پاسخ های قدیمی میدهد و به عبارتی نمی تواند خود را با سرعت تغییرات بیرونی منطبق نماید .
به عنوان مثال اگر هوای بیرون خانه سرد شود (تغییرات بیرونی) شما برای بقا از وسایل گرمایشی مناسب استفاده می کنید ( تغییرات درونی )
و اگر از اینکار بدلیل تعصب و جهل و… اجتناب کنید ، نتیجه و پیامد آن کاملا گویاست .
حالا تصور کنید عده ای تعمدا عرصه را بر مغزها تنگ و تنگ تر می کنند تا آنها را فراری بدهند .
ساده لوحانه است اگر فکر کنیم که این عده آنهم در سطح کلان یک سیستم از روی جهل اینکار را می کنند .
اتفاقا بنده معتقدم بخوبی می دانند که میانگین ضریب هوشی ۸۴ که سال به سال کمتر هم میشود را بهتر و بدون دردسر تر از میانگین ۹۰ به بالا که سال به سال بیشتر هم می شود را می توان با وعده و بازی سازی های سیاسی اغوا کرد و بازی داد و دارایی هاشان را خورد و …
فقط کافیست طوری به جماعت تلقین کنی که باهوش ترین مردم روی زمین هستند و چه و چه و چه …
در هر سیستمی مراقب آدم های باهوش که نیت های خوبی در پس پندار و گفتار و کردارشان نیست باشیم .
اینها خوب بلدند چطوری عرصه را برای اهل اندیشه و فکر در یک سیستم تنگ و تنگ تر کنند .
یاد داشت هفتگی
0 دیدگاه