24
فروردین

مطلب : پیله ای به نام قرنطینه خانگی!

سالها پیش در کتاب یازده دقیقه نوشته پائولو کوئیلو مطلب جالبی در خصوص ماهیت رنج خواندم.
خلاصه اش این بود،
هرگاه رنج را آگاهانه انتخاب کنید تبدیل به لذت می شود.
رنج زمانی رنج آور می شود که تحمیلی و ناخواسته باشد!

درست شبیه همین حالتی که این روزها همه در حال تجربه ی آن هستیم.

در محیط خانه تحت عنوان قرنطینه ی خانگی گرفتار شدیم!

چند وقت پیش در یک موقعیت ناخواسته قرار گرفته بودم.
برای شرکت در یک مراسم یادبود در محیط باز دعوت شده بودم.
در حین مراسم هوا سرد و سردتر شد به نحوی که میشد غلبه سرما را بر تک تک حاضرین در آن مراسم دید.
از آنجایی که اغلب حاضرین برای این شرایط پوشش مناسبی پیش بینی نکرده بودند، سرما به شکلی آزار دهنده همه را غافلگیر کرده بود.
در آن شرایط یاد جمله ی پائولو کوئیلو افتادم.
“رنج اگر آگاهانه انتخاب شود تبدیل به لذت خواهد شد.”
به خودم گفتم در طول زندگی من مگر چند بار اتفاق می افتد که بتوانم به این شکل و با تمام وجود ماهیت سرما را حس کنم؟!
طوریکه سرما بتواند باعث لرزش تمام اندامم شود.
باید بتوانم حسش کنم، میخواهم حسش کنم و یک تجربه ی ارزشمند از آن برای خودم کسب کنم.
باور کنید در عرض چند ثانیه ورق برگشت!
حالا این من بودم که انتخاب کرده بودم چگونه از رنج سرما برای خودم یک تجربه ی لذت بخش خلق کنم.

سرما وجود داشت اما دیگر لرزشی در بدنم حس نمی کردم.
انگار داخل یک اتاق شیشه ای گرم قرار داشتم و فقط مشغول تماشای اطراف بودم!

این تجربه ی مفید را خیلی وقت ها به موقعیت های ناخواسته و تحمیلی که می توانست شکل رنج آوری به خود بگیرد تعمیم داده ام.

هدفم از مطرح کردن این تجربه این بود که وضعیت تحمیلی حاضر را هم که حال مشترک اغلب همه ماست را می توان به کمک مهندسی ذهن بهبود بخشید.

همه ی ما در این شرایط شبیه کرم های ابریشمی هستیم که در پیله قرار گرفتیم.
پیله ای که اسمش خانه است و فرصت داریم کارهایی را انجام دهیم که قبلا فرصتشان را نداشتیم.

آیا از این شرایط به عنوان فرصتی برای تحولمان استفاده می کنیم یا تهدیدی برای افزودن به ترس ها، استرس و رنجهایمان؟!

خوش بحال کسانی که وقتی این پیله باز می شود از آن دست پر بیرون بیایند.

پروانه هایی شده باشند که بالهای اندیشه و آگاهی شان آنقدر توانمند شده باشد که بتوانند بدون تقلید کورکورانه راه را از بیراهه تشخیص دهند! و بجای خزیدن، به سمت اهدافشان پرواز کنند.

فراموش نکنیم آنهایی که بیرون از خانه هستند و هنوز صدایشان را در خیابان می شنویم همانهایی هستند که نیازهای من و شمایی که در خانه هستیم را تدارک می بینند. تحقیرشان نکنیم و انعام خوبی برایشان کنار بگذاریم.

عده ی معدودی هم هستند که هنوز به وخامت اوضاع پی نبرده اند و حاضر نیستند کمی تغییر در سبک زندگی و تفریحات و باورهایشان ایجاد کنند.
این گروه بیشترین ریسک را متحمل می شوند و دستاویزی هستند برای بسیاری از ندانم کاری های مدیریت بحران برخی آقایان بالای هرم سیاست!

و اما چند توصیه برای افزایش بهره وری فردی در ایام ماندن در خانه؛

– برای خودتان یک لیست از کارهای روزانه شامل مطالعه، یادگیری، و انجام کارهای روتین مشخص کنید و در طی روز سعی کنید حتما به آن بپردازید و در پایان روز چک کنید که به چه میزانی از اهداف روزانه تان دست پیدا کرده اید.

– شنیدن بیش از حد اخبار منفی فقط سطح آمادگی و اثربخشی تان را تخریب خواهد کرد و هیچ نتیجه ی دیگری نخواهد داشت.
لطفا آنرا مدیریت کنید آنهم با جایگزین کردن زمانی که صرف این موارد می کردید با لیست روزانه اقدامات قابل انجام بخش اول
(مطالعه کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی و خواندن بخش دایره ی نفوذ و حلقه ی نگرانی این کتاب را حتما در دستور کار این روزهای خودتان قرار دهید.)

-تصور کنید اگر همین فردا شرایط به حالت طبیعی خود برگردد، شما از ایام خانه نشینی چه توشه و دست آوردی برای خودتان تدارک دیده اید؟!
این مهم به شما کمک خواهد کرد بهتر قدر این شرایط را بدانید.
(می توان از آموزشهای مجازی دنیای اینترنت برای یادگیری چند مهارت و نرم افزار کاربردی استفاده کرد)

در پایان به این مهم توجه کنید که؛
درست است مثل گذشته نمی توانیم عزیزانمان را ببینیم، اما این فاصله باعث خواهد شد قدر دوستی ها و باهم بودن هایمان را در آینده نزدیک بیشتر بدانیم.

همیشه رفتن دلیلی بر رسیدن نیست!
گاه برای رسیدن لحظه ای درنگ باید.

و ما در حال تجربه ی جمعی این درنگ اجتماعی هستیم.
امیدوارم ازین پیله همگی به سلامت بیرون بیاییم و در بهاری که نه از سر گذر فصلها، بلکه از سر تحولی شگرفت که در آینده نه چندان دور در کشور عزیزمان شاهدش خواهیم بود، پروانه وار به پرواز درآییم.

با آرزوی روز و روزگاری سرشار از نیکی و نیک خواهی

هاشم راعی /مشاور و مدرس مدیریت و طراح دوره Mini MBA ۱۰x۱۰