13
اردیبهشت

مطلب: زندگی به روایت اوشو

بگونه اي زندگي كن كه به هيچكس آسيب نرساني. سازنده، ملاحظه گرانه و هنرمندانه زندگي كن. با حساسيت و ظرافت زندگي كن و هيچگاه دل بسته نشو. از تمام تجارب زندگي لذت ببر. از تمام گلهاي زندگي لذت ببر اما روان باش. در هيچ جايي توقف نكن تا به خدا برسي.
انسان بگونه اي بسيار زمخت، با خشم،‌ با حسادت، با سلطه جويي و با “خود” زندگي مي كند. تو بايد تمام اين عناصر زمخت را از وجودت بيرون كني، زيرا آنها انرژي هاي فراواني را تلف مي كنند. فرصتهاي بسياري را هدر مي دهند.
بايد تمام اين انرژي ها را به آواز و ترانه، ‌به شادي و نشاط، ‌به عشق،‌ به صلح و آرامش دگرگون ساخت. آنگاه زندگي به شعر تبديل مي شود. آنگاه ‌بودن تو همه شور و حال مي شود.
 
صرف “بودن ” بيش از آن چيزي است كه تو بتواني طلبش كني. صرف نفس كشيدن براي اثبات وجود خدا كافيست، زيرا هر نفسي با خود شور و سرمستي فراوان مي آورد. زندگي چنان آهنگ و ترانه و چنان رقصي مي شود كه باورش براي تو ممكن نيست. فقط زماني مي تواني باورش كني كه تجربه اش كني.