15
اردیبهشت

مطلب : حکایت برخی آدمها و خانه های قدیمی ایرانی

اگر از خانه های تاریخی قدیمی ایران مثل خانه عباسی های کاشان بازدید کرده باشید، احتمالا در نگاه اول و با دیدن نمای بیرون خانه که با بقیه منازل هیچ تفاوتی ندارد، برای چند لحظه مردد مانده اید که آیا این بنا ارزش بازدید و وقتی را که صرف آن می کنید خواهد داشت!

 

به عنوان نمونه ای از معماری درون گرای سنتی، با دری خیلی معمولی مواجه می شوید که دالانی باریک به آرامی شما را به درون محوطه اصلی هدایت می کند.  به زودی متوجه می شوید که به آن سادگی هم که فکر می کردید نیست،  با کمی گشت و گذار و جستجو در منزل به ریزه کاری هایی در ساخت منزل پی می برید که تنها به دقت نظر، سلیقه و هوشمندی طراح و سازنده منزل دلالت دارد.

هر چه این بازدید بیشتر به طول می انجامد ، بیشتر حیرت زده می شوید و زمانی که احساس می کنید همه آن چه را باید مشاهده نموده اید، به ساختمانی دیگر در سمت دیگر منزل برمی خورید که بسیار ناگفتنی های دیگر در خود دارد . خانه هایی که علاوه بر برخورداری از  وسعت،  بسیار حساب شده طراحی شده اند. هر چیزی اصولی دارد، حتی  در تعبیه منفذ کوچکی روی دیوار نیز هدفی  در کار بوده است.  در نهایت ، با وجود این که چندین ساعت وقت برای بازدید این بنا صرف کرده اید، احساس می کنید هنوز تمام آن چه باید را مشاهده نکرده اید  و اگر هم نظری به آن داشته اید ، فلسفه ساخت آن ریزه کاری ها را درنیافته اید..

حکایت عده معدودی از آدم ها حکایت این خانه های تاریخی است. آرام و بی سر و صدایند و معمولی به نظر می رسند، شبیه بقیه آدم ها؛ آنقدر که از ظاهرشان اصلا نمی توانی حدس بزنی با چه روح بزرگی مواجه خواهی شد. اما وقتی از در و دالان وجودشان عبور می کنی ، به سرای وسیعی میرسی که هر گوشه اش چیز جدیدی دارد و می تواند مدت ها تو را به جستجو وا دارد و درست همان زمان که می پنداری تمام ابعاد وجودشان را یافته ای، درهای تازه ای از شخصیت آنان به روی تو باز می شود و از پس این کشف لذت بخش ، ناخودآگاه خالق آنان را تحسین می کنی.

این آدم ها اگر چه اندکند ، ولی فضای روحشان در عین وسعت ، عمق نیز دارد. در بنای وجودشان همه ابعاد در نظر گرفته شده است؛ به همان اندازه که انسان ارزشمندی هستند، در نقش های اجتماعی خود به عنوان فرزند ، خواهر، برادر، پدر، مادر، همسر، همسایه ……موثرند.

به همان اندازه که ادبیات و فرهنگ می فهمند، به هنر نیز اهمیت می دهند و با وجودی که دغدغه سیاست و معیشت دیگران را دارند، حفظ محیط زیست و احترام به طبیعت نیز اولویت آنان است. این آدم ها بوی ناب انسانیت می دهند. آن قدر فضای روح آنان وسیع است که هر بار چیزی جدید در آن کشف می کنی و شگفت زده می شوی.

با دیدن آن ها ، بنای وجود تو هم وسعت می گیرد، عمق می یابد و بلند مرتبه می شود..کاش در زندگی این توفیق را داشته باشی که بازی نغز روزگار یکی از این روح های وسیع، عمیق و دیدنی را بر سر راه تو قرار دهد تا کشف کنی آن چه باید را و بازسازی کنی بنای وجودت را….
در عوض، برخی از آدم ها مانند آپارتمان های 60-70 متری امروزی هستند. خانه هایی با معماری برون گرا که طراح و سازنده بیشتر هنرش را در ظاهر و نمای بیرون آن پیاده کرده است. ولی به محض این که از سد در وردی می گذری و لابی عبور می کنی ،آسانسور به سرعت تو را به سمت خانه هدایت می کند . دیری نمی گذرد که در می یابی، آنچه نمای بیرون نشان می داده بسیار اغراق شده از واقعیت درون است. فضایی تنگ و کوچک با سقفی کوتاه که با یک نظر تمام محتوای خانه را می توانی کشف کنی.. حتی گاه می بینی خانه روح این آدم ها تغییر کاربری داده است و به عنوان مثال تمام وسعت بنای روحشان آشپزخانه یا اتاق خواب است.  چقدر دیدن این آدم ها  و حتی اقامت کوتاه در خانه های روحشان  خلقت را تنگ می کند، نفست را بند می آورد ..

از سری نوشته های همراه ارجمند خانم زهرا لاری