
21
اردیبهشت
مطلب: چقدر به پیامها و نشانه های اطراف خود توجه داریم؟
چقدر به پیامها و نشانه های اطراف خود توجه داریم؟
یادداشت هفتگی هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت
داستان زیر هر روز به شکل های مختلف برای ما اتفاق می افتد و ما غافل از اینکه ریشه بسیاری از مشکلات نوع نگاه ماست، انگشت اتهام به طرف همه چیز غیر از خودمان میگیریم..
كشتي جنگي مأموريت يافته بود براي آموزش نظامي به مدت چند روز در هوايي طوفاني مانور بدهد. هواي مهآلود سبب شده بود كه كاركنان كشتي ديد كمي داشته باشند. در نتيجه ناخدا در پل فرماندهي عرشه ايستاده بود تا همه فعاليتها را زير نظر داشته باشد.
پاسي از شب نگذشته بود كه ديدهبان روي پي فرمانده گزارش داد: نوري در سمت راست كشتي به چشم ميخورد.
ناخدا فرياد زد: آيا آن نور ثابت است يا به طرف عقب حركت ميكند؟
ديدهبان جواب داد: ثابت است؛ و مفهوم اين بود كه در مسيري هستيم كه به هم تصادم خواهيم كرد.
ناخدا به مأمور ارسال علائم گفت: به آن كشتي علامت بده كه رو در روي هم هستيم، توصيه ميكنم 20 درجه تغيير مسير بدهيد.
جواب علامت اين بود: شما بايد 20 درجه تغيير مسير بدهيد.
ناخدا گفت: علامت بده كه من ناخدا هستم و آنها بايد 20 درجه تغيير مسير بدهند.
پاسخ آمد: بهتر است شما 20 درجه تغيير مسير بدهيد.
در اين هنگام كه ناخدا به خشم آمده بود، تفي به زمين انداخت و گفت: علامت بده كه از يك كشتي جنگي علامت فرستاده ميشود 20 درجه تغيير مسير بدهيد.
پاسخ آمد: من فانوس دريايي هستم.
انگاه كشتي تغيير مسير داد..

در بسیاری از موارد ما با غرور و خودخواهی به محیط اطرافمان و پیامهایی که از آن می آید توجه می کنیم.. چه بسا که این خودبینی منجر به ندیدن واقعیت و نابودیمان گردد..خداوند در بسیاری از موارد نشانه های خود را برای ما میفرستد اما چون دچار خود بینی و غرور هستیم از دریافت نشانه های او غافل میشویم و به صخره های زندگی برخورد میکنیم..
مشکل خود ماییم و گر نه:
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست..
برای همه شما درد عشق آرزو میکنم.. دردی که:
درد من دردیست کز وی بایدش پرسید درمان را
کفر من کفریست کز وی بایدش پرسید ایمان را
0 دیدگاه