10
اردیبهشت
مطلب: بخشی از واقعیت های جامعه ایرانی
از دکتر محمود سریع القلم ؛ استاد علوم سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی اغلب مردم ایران تقریبا در مورد همه چیز و همه کس اظهار نظر می‌کنند؛ که بعضاً...
-
ادامه مطلب
-
10اردیبهشتادامه مطلبمطلب: چه ساده دلخوش میشویم..
دل آدم …چه گرم می شود گاهی ساده… به یک دلخوشی کوچک… به یک احوالپرسی ساده… به یک دلداری کوتاه … به یک “تکان سر”…یعنی…تو را می فهمم… …...
-
10اردیبهشتادامه مطلبمطلب: سهم ما از زیبایی های دنیای اطرافمان
همين‌ها هستند! مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه‌ی قبل از رها کردن دست، با نوک انگشت‌هاش به دست‌هایت یک فشار کوچک می دهد… چیزی شبیه...
-
10اردیبهشتادامه مطلبداستانک: ریشه خود پرستی
چوپان بيچاره خودش را كشت تا آن بز چالاك از آن جوي آب بپرد، نشد كه نشد. او مي‌دانست پريدن اين بز از جوي آب همان و پريدن يك...
-
10اردیبهشتادامه مطلبداستانک: گذر عمر
پیرمردی با لبخند باز کناردیوار کوچه نشسته بود انگار من نیامده به من لبخند زده بود….. کوچه ما سرازیری تندی دارد و پیرمردی هر روز در ابتدای کوچه ,در...
-
10اردیبهشتادامه مطلبداستانک: عشق بر خشونت و جنگ پیروز است
سپتامبر ۱۹۱۴ ارتش‌های آلمان، بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم می‌جنگیدند…. شب کریسمس جنگ را تعطیل می‌کنند تا دست‌کم برای چند ساعت کریسمس...
-
10اردیبهشتادامه مطلبمطلب: ده فرمان و نیرنگ شیطان
در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید . تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد...
-
10اردیبهشتادامه مطلبمطلب: نايست! حتي اگر….
در سال 1968 مسابقات المپيك در شهر مكزيكو سيتي برگزار شد. در آن سال مسابقه دوي ماراتن يكي از شگفت انگيزترين مسابقات دو در جهان بود. دوي ماراتن در...
-
10اردیبهشتادامه مطلبداستانک: تلنگر یک بادبادک فروش!
امروز دنبال کارهای شرکت و چک های آخر ماه بودم یه مرد با کلی بادبادک اومد داخل پاهاش خیلی شل بود و غیر عادی راه می رفت یه نگاه...
-
10اردیبهشتادامه مطلبداستانک: قضاوت شتاب زده و پیش داوری
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد ،او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض...
آخرین دیدگاه ها