مطلب : حکایت برخی آدمها و خانه های قدیمی ایرانی
اگر از خانه های تاریخی قدیمی ایران مثل خانه عباسی های کاشان بازدید کرده باشید، احتمالا در نگاه اول و با دیدن نمای بیرون خانه که با بقیه منازل هیچ تفاوتی ندارد، برای...
اگر از خانه های تاریخی قدیمی ایران مثل خانه عباسی های کاشان بازدید کرده باشید، احتمالا در نگاه اول و با دیدن نمای بیرون خانه که با بقیه منازل هیچ تفاوتی ندارد، برای...
اخیرا یکی از دوستانم را که مدت ها بود ندیده بودم، خیلی اتفاقی در مجلسی دیدم؛ ولی راستش به جای این که از دیدنش خوشحال شوم، شگفت زده شدم. ...
دلم مهمان سرایی است که مهمانان جدید هر روز در حال رفت و آمد به درون آنند. با این تفاوت که زمان اقامت آنان متفاوت است، عده ای برای...
اینبار کوتاه می نویسم که گفته اند : آنچه یک دیدن کند ادراک آن سالها نتوان نمودن با بیان محیط بان شهید، تو نه برای دفاع از حرم...
روزی ملا به همسرش میگوید: برایم شیرینی درست کن که تعریف آن را از ثروتمندان بسیار شنیده ام.. همسر میگوید:آردگندم نداریم ملا میگوید:از آرد جو استفاده کن همسرش میگوید:شیر هم نداریم ملا جواب...
در روزگاران قديم مرد كشاورزي بود كه صاحب يك انگشتر بود و همه ميگفتند اين انگشتر نزد هر كس باشد به كمال انسانيت ميرسد. خداوند به مرد كشاورز سه...
گروه کر مدرسهای برای اجرای کنسرت در مرکز شهر آماده شده بود. هوا خیلی سرد بود. مردم چند ساعتی در هوای سرد منتظر ماندند. بسیاری جمع شده بودند. رهبر...
همسرم عادت دارد براي احترام گذاشتن به افراد آن ها را با عناوين استاد، مهندس يا دكتر خطاب كند. ديشب كه براي تزريق واكسن دختر كوچكم به يك تزريقات...
خدا رحمت کنه مادربزرگم رو عادت داشت موقع احوالپرسی می گفت:”خدا حافظ شما”. یه بار تو عالم خامی نوجوانی بهش گفتم: بی بی “خداحافظ شما” رو در پایان دیدار...
هنوز یک ماه بیشتر از قبولی من در دانشگاه نگذشته بود که با اشتیاق فراوان و به اتفاق یکی ازهم کلاسی هایم در یکی از جلسات سخنرانی شادروان علامه...
آخرین دیدگاه ها