
مطلب: آنچه که باید از امارات آموخت
آنچه که باید از امارات آموخت
یادداشت هفتگی هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت
دوبی یکی از هفت امیرنشین امارات متحده عربی کمتر از دویست سال پیش دهکدهای از توابع مشایخ ابوظبی به شمار می رفت که با مهاجرت خاندان مکتوم در سال 1833 به یک شیخ نشین و بعدها مرکزی توریستی-تجاری تبدیل شد.
دوبی دهکدهای در جنوب ایران و در حاشیه خلیج فارس در همسایگی “دیره” بود که در دهه 1970 به عنوان یک مسیر تجاری در خلیج فارس و پل ارتباطی میان آفریقا و آسیای شرقی مطرح شد.
کلمه “دوبی” از ریشه “دَبا” است که نام نوعی ملخ است که در این منطقه زندگی می کرده است و گفته می شود اولین بار در منابع تاریخی نام دوبی در سال 1095 ذکر شده و اولین نشانههای شهرسازی در آن به سال 1799 بر میگردد.
با این وجود دوبی در سال 1833 توسط خاندان مکتوم به طور رسمی بنیانگذاری می شود و موقعیت جغرافیایی آن باعث می شود خیلی زود به بندر تجاری مهمی تبدیل شود.
سال 1966 و پس از کشف نفت در دوبی این شهر اولین گام برای تبدیل به یک منطقه ثروتمند تجاری را برمیدارد. در آن تاریخ کارگران برای کار در پروژه های ساخت و ساز از نقاط مختلف به این نقطه سرازیر می شوند تا جایی که در مدت کوتاهی جمعیت آن 3 برابر میشود.
اما گام بعدی برای تبدیل دوبی به شهری مدرن با خروج بریتانیایی ها از آن در سال 1971 برداشته می شود و این شهر به همراه ابوظبی و ۴ شیخنشین دیگر کشور امارات متحده عربی را تشکیل میدهند.
در سال 1973 درهم امارات به عنوان واحد پولی رسمی کشور معرفی و در سال ۱۹۷۹ در یکی از محلههای شهر با نام “جبل علی” یک منطقهٔ آزاد تجاری تأسیس میشود و شرکتهای خارجی اجازهٔ واردات و صادرات بدون محدودیت را به دست میآورند. از آن تاریخ به جز یک وقفه کوتاه در جریان جنگ خلیج فارس در دهه 1990 این شهر با تلاش شیخ راشد بن سعید آل مکتوم به یک مرکز تجاری مهم در جهان تبدیل شده است.
در تاریخ سیاسی و اقتصادی دوبی دهه 70 میلادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ساخت و ساز بسیاری از مهمترین مراکز اقتصادی و گردشگری از این زمان آغاز شده است.
سرزمینی که امروز به نام “امارات متحده عربی” شناخته می شود، یک قرن پیش، موطن بادیه نشیانی بود که به سختی روزگار می گذراندند. قحطی دهه های 1930 و 1940 میلادی عرصه را چنان بر مردمان آن دیار تنگ کرد که چاره ای جز سرخ کردن و خوردن ملخ های پرشمار بیابان نداشتند.



با مطالعه در تاریخ امارات، می توان گفت که همسایه های جنوبی، خود را به چند اصل برتری بخش آراستند و گوی سبقت را ربودند:
-1هدفمندی، ایمان به ساختن و تلاش واقعی:
واکنش مقامات عربی جالب بود؛ یکی شان که وزیر بود، پاسخ داد: آخر دوبی چه دارد که بتوان آن را به جاذبه توریستی تبدیل کرد؟ چیزی جز صحرای برهوت و خورشید سوزان و شرجی دریا و شن های داغ؟

اما شیخ، آن کنایه را نادیده گرفت و حتی به موتور محرکی برای خودش تبدیل کرد تا با عمل به گفته اش ، جواب آن وزیر طعنه گو را بدهد. او به کشورش بازگشت و در حالی که صدای وزیر در گوشش می پیچید که دوبی چه جاذبه ای دارد، با خود گفت: “جاذبه را باید ساخت.” و بدین ترتیب، گام های زیربنایی را برداشت، شرکت هواپیمایی امارات را تأسیس کرد، به جذب سرمایه گذاری های خارجی پرداخت، در دادن امتیازات به سرمایه گذاران، خساست به خرج نداد و دوبی را به بهشت سرمایه گذاران تبدیل کرد، هتل ها یکی پس از دیگری ساخته شدند و آن صحرای برهوت، به زمینی گران قیمت تبدیل شد که تاجران برای متر مترش ، با یکدیگر چانه می زدند، مراکز خرید را به مدرن ترین شکل ممکن ساخت، کوشید تفریحاتی که توریست ها به دنبال آن هستند را در بهترین کیفیت فراهم کند و … سال ها بعد، آن وزیر عربی که سخنان شیخ محمد را مسخره کرده بود، برای گذراندن ایام تعطیلات خود به همراه خانواده به دوبی رفت.


با این حال، آنان فارغ از شعار زدگی و تعصبات قبیله ای، برای تجارت ارزش بسیاری قائل بودند. این روحیه نسل به نسل منتقل شد و اینک بخش عمده ای از درآمد امارات و مخصوصاً دوبی، نه از فروش منابع زیر زمینی یا تولید کالاهای صنعتی یا کشت محصولات کشاورزی که از تجارت است.
دیروز ، آنچه برای تجارت خوب بود، برای “دهکده” هم خوب است و امروز ، اماراتی ها بر این باورند آنچه برای تجارت خوب است ، برای “کشور” هم خوب است. -3تساهل با خارجی ها و داخلی ها:
این فرهنگ نهادینه شده، باعث شد در سال گذشته میلادی، شهر دوبی بتواند به تنهایی بیش از 11 میلیون توریست را به خود جذب کند و مدیران این شهر در حال برنامه ریزی برای رساندن این تعداد به 20 میلیون توریست در سال 2020 هستند.
این سهل گیری، فقط در قبال خارجیانی که از امارات دیدن می کنند لحاظ نمی شود بلکه در درون جامعه امارات نیز چنین وضعیتی حاکم است، چنانچه شیخ محمد می گوید: ميان دين و مدرنيسم و يا ميان دين مان و آنچه تمدن سالم ارائه مي كند، هيچ نوع تناقضي نمي بينيم. از اين رو هرگز براي دنيايمان از دين مان هزينه نمي كنيم زيرا در اين صورت هم دين مان را از دست خواهيم داد و هم دنيايمان را!
-4 ما بیگانه ستیز نیستیم:
زمانی که اماراتی ها خواستند بندر دوبی را که در گذر دهه ها و قرن ها، گل اندود شده بود را لایروبی کنند و پولی نداشتند، از ثروتمندان دیگر کشورها – عمدتاً از کویتی ها – کمک خواستند.

تا 1984 ، پروازهای دوبی را شرکت هواپیمایی “گلف ایر” انجام می داد. این شرکت متعلق به بحرین،ابوظبی،عمان و قطر بود. در این سال، گلف ایر تصمیم گرفت تعداد پروازهایش به دوبی را کاهش دهد. شیخ محمد مذاکرات بسیاری برای افزایش پروازها گرفت اما مدیران گلف ایر زیر بار نرفتند.

او اما یک خلبان کارکشته بریتانیایی به نام “فلاناگان” که سابقه مدیریت در هواپیمایی بریتانیا را داشت مأمور راه اندازی شرکت هواپیمایی امارات کرد و 10میلیون دلار سرمایه اولیه این کار را در اختیار وی قرار داد.

کارها که کمی پیش رفت، فلاگان، چهار هواپیما اجاره کرد و در 1990 هنگامی که “امارات” به 21 شهر پرواز داشت، شروع به خرید هواپیمای مدرن کرد و نهایتاً هواپیمایی امارات، به یکی از مشتری های بزرگ تولید کنندگان هواپیما تبدیل شد و توانست با فرودگاه مدرنی که در این سال ها ایجاد کرده است به هاب منطقه تبدیل شود و به همه نقاط دنیا پرواز کند.

طبق اعلام مرکز آمار و تحقیقات فرودگاههای امارات در همین سپتامبر گذشته، بیش از شش میلیون و 600 هزار مسافر از طریق فرودگاه بین المللی دوبیجابجا شدند و تعداد پروازهای این فرودگاه نیز در ماه، به 31 هزار و 214 پرواز رسید.
اگر در 1984 ، مقامات اماراتی می گفتند که فلاناگان یک خارجی است و نمی توان به او اعتماد کرد و دست روی دست می گذاشتند تا شاید دل مدیران گلف ایر به رحم آید و چند پرواز بیشتر به دوبی اختصاص دهند، قطعاً امروز امارات صاحب یکی از معتبرترین برندهای صنعت حمل و نقل هوایی دنیا نبود.

-5تا ریسک نکنید موفق نمی شوید:
زمانی که شیخ راشد تصمیم گرفت بندر جبل علی را احداث کند، وال استریت جورنال در مقاله ای سرزنش آلود، این کار را بیهوده دانست و عقده گشایی نامید ولی اکنون هیچ کس نمی تواند نقش این بندر را در اقتصاد منطقه و امارات نادیده بگیرد.

در این باره به یک جمله از شیخ محمد بسنده می کنیم: اگر بپرسید كه چگونه در دبي توانستيم، همه اين دستاوردها را با اين سرعت ركوردي محقق سازيم، خواهم گفت كه ما به هيچ كس اجازه نداديم كه ما را غرق در ريزه كاری های جزئی كند زيرا اساس توسعه درست، همان نگرش است كه جزئياتِ كوچك آن، اهداف بزرگش را محو نمي كند.
-7 مردم ما مهم هستند:

بی تردید، امارات نیز همانند سایر کشورهای دنیا، عاری از عیب و نقص نیست و برخی اختلافات بین امارات و همسایگانی مانند ایران نیز در جای خود محل بررسی و تأمل دارد ولی در کنار همه این مسائل، عقل سلیم حکم می کند که ضمن محترم شمردن پیشرفت های همسایه، متواضعانه درس آموز نیز باشیم که اگر درس نگیریم، عبرت می شویم.منابع:
– دوبی سریع ترین شهر جهان ؛ نوشته جیم کرین ؛ ترجمه هرمز همایون پور ؛ نشر نی 1391
– نگرش من و چالش های برتری ، نوشته شیخ محمد بن راشد آل مکتوم ؛ ترجمه: مسلم زمانی ؛ نشر قلمکده 1390
0 دیدگاه