صدای حسین هنوز هم به گوش نمیرسد
22
اردیبهشت

مطلب: صدای حسین هنوز هم به گوش نمیرسد!

صدای حسین هنوز هم به گوش نمیرسد

یادداشت هفتگی هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت

در شرح واقعه ی عاشورا روایت است که امام حسین (ع) با وجود جراحات و زخم های فراوانی که بر تن داشت، برخاست تا آخرین کلام حق را بر زبانش جاری کند . شاید بر دلی بنشیند و در آخرین مجال باقی مانده بتواند پلی باشد برای آمدن به سمت نور، از منتهای ظلمت ..
و چون دیدند که ممکن است کلام حق به گوش سر شنیده شود و گوش دل را بلرزاند، فرمان دادند تا بر طبل ها بکوبند و هلهله کنند، تا اینبار هم صدایش را کسی نشود. و در آن میان، اصحاب هیاهو ، هر چه ارادت و توان داشتند برای ایجاد هیاهوی بیشتر به کار می گرفتند تا از خوان خلیفه سهم بیشتری نصیبشان شود !
واین داستان در گذر زمان همیشه تکرار شده و می شود .
از هر کوچه و خیابانی که می گذری صدای بلند پخش شدن مداحی های سبک مدرن را می شنوی که هر یک سعی دارند با افزایش حجم صداشان، بیشتر از دیگران جلب توجه کنند و هر سال با آمدن تکنولوژی های جدید تر ، تجهیزات بزرگتر صوتی را در اختیار می گیرند تا با برپا کردن هیاهوی بیشتر ،اصل پیام عاشورا و نفس عمل امام حسین ، بیشتر در میان اینهمه ابزار و هیاهو گم شود.


افراط بیش از حد در صورت آرایی ایام محرم باعث شده تا سیرت و ماهیت این ایام در پسِ پسِ پرده ی غفلت و گم راهی مان پنهان شود و عجبا که اینهمه را با نیت ثواب و کار خیر انجام می دهیم !

مصداق این ادعا را هم در نوع سفره آرایی ها ، سبک های نامتعارف عزاداری و مداحی های سبک مدرن ! ، طرح جدید لباس و تی شرت های مخصوص ماه محرم  که تبلیغات برای فروششان هر سال بیشتر از سال قبل می شود و نوع تزئینات خاص ماشین ها و .. می توان دید.

سوال کلیدی که میبایست به آن توجه شود اینست که با این روند و جریان شکل گرفته برای تجلیل از واقعه عاشورا – که در حقیقت روشی است جاهلانه برای پنهان کردن اصل و اصالت حرکت امام حسین (ع) – ، برای چند دهه ی دیگر چه تصویری از واقعه ی کربلا و از پیام حق طلبی که در ذات و جوهره ی خویش دارد خواهیم داشت ؟!
شاید چیزی شبیه به یک کارناوال و یا فستیوال غم و اندوه ! و همانطور که جشن آب در تایلند و جشن رنگ در هندوستان دارای برندی جهانی شده اند ، فستیوال غم و اندوه محرم ما هم با این روشی که در پیش گرفته ایم در چشم جهانیان به یک فستیوال غم و اندوه بدل شود .

گرچه روح انسان های آزاده در بین تمام این هیاهوها حق را از باطل تشخیص میدهد و نیازی به منجی بیرونی نخواهد داشت.
تمام آنچه که آموخته ایم را اگر به درستی بکار نگیریم و در رفتارمان اندیشه نکنیم بعد از مدتی یا فراموش می شود و یا بوسیله آموزه های تحمیلی دیگر که بر آمده از پارادایم های رفتاری محیط است ، بر رفتارمان مسلط شده و در عمل ،  برده ی آن می شویم . درس بزرگ عاشورا هم از این قائده مستثنی نیست . 
اینکه این کشتی نجات و چراغ هدایت را به سمت مرداب غفلت هدایت می کنیم، علتش  آنست که هدف و سمت و سوی این کشتی نجات را فراموش کرده ایم و این فراموشی ناشی از عدم تفکر در سیرت این واقعه ی ارزشمند است و اینبزرگترین آفت گرامیداشت واقعه ی عاشورا ست ..

در پایان نمیدانم این دل نوشته را چند نفر خواهند خواند ، اما امیدوارم همان تعداد هر چند اندک، هر یک چراغی باشند برای روشن کردن بخشی از جامعه ..

هاشم راعی /مشاور و مدرس مدیریت